رکورد قبلیرکورد بعدی

" واسنجي نياز نيتروژني گندم ديم در مناطق گرم ايران "


شماره شناسایی : 18885235
شماره مدرک : ۶۷۸۳۳
نام عام مواد : [گزارش نهایی -عادی]
شناسه افزوده : فيضي اصل، ولي
: رحمتي، مهناز
: محمدي گنبد، رحمت اله
: مهربان، اصغر
: کريمي زاده، رحمت الله
: احمدي اوچ تپه، حسين
: اسدي جلودار، انور
: رضايي مقدم، مازيار
: آزادبخت، حميد
: نامداري گشنيگاني، امين
عنوان اصلي : واسنجي نياز نيتروژني گندم ديم در مناطق گرم ايران
نام نخستين پديدآور : فيضي اصل، ولي
عنوان اصلي به زبان ديگر : Calibration of nitrogen requirement of dryland wheat in warm areas of Iran
وضعیت انتشار : مراغه: موسسه تحقيقات كشاورزي ديم كشور، ۱۴۰۴
فروست : شماره ثبت ۶۷۸۳۳ مورخ ۱۴۰۴/۰۵/۲۷۶۷۸۳۳
: شماره طرح : 04-15-15-017-011020
: سامانه سمپات
توصیفگر : اوره
: مناطق گرم
: گندم دیم
خلاصه یا چکیده : به منظور واسنجی نیاز نیتروژنی گندم دیم در مناطق گرم کشور که اطلاعات کمی در مورد آن وجود دارد پژوهشی در 4 استان گلستان (گنبد)، اردبیل (مغان)، کهگیلویه و بویراحمد (گچساران) و لرستان (کوهدشت و دوره چگینی) در شرایط مزارع کشاورزان در سال زراعی 1404-1401 اجرا شد. چهار تیمار آزمایشی برای هر منطقه با در نظر گرفتن میزان بارندگی و پتانسیل محصول در آن منطقه طراحی شد: 1) مصرف کل اوره توصیه شده در پاییز همزمان با کاشت (به صورت جایگذاری)، 2) مصرف تقسیطی اوره (به طور میانگین 70 درصد اوره مصرفی در تیمار اول همزمان با کاشت + 30 درصد آن به صورت سرک در اولین فرصت مناسب، 3) به طور میانگین مصرف 75 درصد اوره مصرفی تیمار اول در پاییز همزمان با کاشت + محلولپاشی اوره با غلظت 3 درصد در مرحله ساقه دهی گیاه (حداکثر تا دو گره) و 4) شاهد منطقه. سیستم تناوبی، خاک ورزی و مناسب ترین رقم دیم توصیه شده در هر منطقه انتخاب شد. کاشت گندم به صورت ردیفی با تراکم توصیه شده منطقه ای با عمیقکار مجهز به سیستم جایگذاری کود انجام گرفت و تمامی کودهای پیش بینی شده در زمان کاشت به ویژه اوره به صورت نواری و جایگذاری (زیر بستر بذر) مصرف شد. فسفر بر اساس کمبود از حد بحرانی 10 میلی گرم در کیلوگرم همزمان با کاشت از منبع سوپرفسفات تریپل مصرف شد. تیمار محلولپاشی اوره با غلظت 3 درصد و در اوایل ساقه دهی (حداکثر تا تشکیل دو گره) به حجم 500 لیتر در هکتار اعمال شد. نتایج نشان داد، مصرف مقادیر بالای اوره به میزان 100 و 150 کیلوگرم در هکتار در پائیز همراه با بذر (بدون جایگذاری) منجر به عدم جوانه زنی تعداد زیادی از بذور و کاهش معنی دار عملکرد دانه شد. در مناطقی که مقادیر بالای مصرف سرک (بیش از 30 کیلوگرم در هکتار اوره) بدون رعایت اصول توصیه شده (بارندگی های موثر و متوالی) انجام گرفت، وزن هزاردانه و عملکرد دانه بطور معنی داری کاهش یافت. مصرف دو مرحله ای کود اوره بصورت سرک هرکدام به میزان 50 کیلوگرم در هکتار (علاوه بر مصرف 50 کیلوگرم در هکتار همزمان با کاشت) منجر به ورس شدید مزرعه و کاهش معنی دار عملکرد شد. در حالی که در مصارف پائیزی اوره حتی تا مقادیر 150 کیلوگرم در هکتار اوره ورس مشاهده نشد. مصرف پائیزی نیتروژن باعث افزایش تعداد سنبله در واحد سطح و بر عکس مصرف کود سرک بویژه در مقادیر بالا (بیش از 30 کیلوگرم در هکتار) منجر به کاهش تعداد سنبله در واحد سطح، انتقال مجدد مواد پرورده به سنبله تا بیش از 20 درصد و در نهایت عملکرد دانه شد. افزایش یک سنبله در مترمربع در مصرف پائیزی اوره باعث افزایش حدود 5 کیلوگرم در هکتار عملکرد دانه شد. در حالی که مصرف کود سرک باعث تاخیر 3 تا 8 روز تاریخ گلدهی و محلولپاشی اوره 5 تا 7 روز تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیک شد. بنابراین مقادیر بالای مصرف سرک نه تنها مفید نبود بلکه مانعی برای دستیابی به عملکردهای بالا شد. در مجموع برای استان گلستان مصرف 100 کیلوگرم در هکتار اوره در پائیز بصورت جایگذاری + حداکثر 50 کیلوگرم در هکتار اوره بصورت سرک (یا محلولپاشی 3 درصد اوره در اوایل ساقه رفتن گیاه)، برای استان لرستان مصرف 100 کیلوگرم در هکتار اوره در پائیز + 30 کیلوگرم در هکتار اوره بصورت سرک در بهار و برای مغان مصرف 70 کیلوگرم در هکتار اوره در پائیز + 30 کیلوگرم در هکتار اوره بصورت سرک (یا محلولپاشی 3 درصد اوره در مرحله ساقه دهی) توصیه می شود. در نهایت از این پژوهش استنباط می شود مصرف اوره در پائیز به اندازه کافی بصورت جایگذاری (حدود 100 کیلوگرم در هکتار) از ضروریات تولید گندم دیم در مناطق گرم و نیمه گرم می باشد اما در مصرف کود سرک باید بیشترین احتیاط از لحاظ مقدار (حداکثر 30 کیلوگرم در هکتار) زمان (زودهنگام) و شرایط اقلیمی (همراه با بارندگی های موثر و متوالی) مد نظر قرار بگیرد.
: In order to calibration of nitrogen requirement of dryland wheat in hot regions of the Iran, this study was conducted in four provinces: Golestan (Gonbad), Ardabil (Moghan), Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad (Gachsaran), and Lorestan (Kuhdasht and Dora Chegini) under the conditions of farmers' fields in the 2022-2025 crop years.Four experimental treatments were designed for each region, considering the precipitation and crop potential in that area: Experimental treatments include: 1) application of the total recommended urea in fall application (as placement), 2) split application of urea (on average, 70% of the urea from the first treatment at planting time + 30% as topdressing at the first suitable condition), 3) on average, application of 75% of the urea from the first treatment in fall application + foliar application of urea 3% concentration at early stem elongation stage, and 4) regional control. The rotation system, tillage, and the most suitable rainfed cultivar recommended for each region were selected. Wheat was planted in rows at the recommended regional density using a deep tiller has fertilizer placement system. All predicted fertilizers for planting time (especially urea), were applied at planting time in a band and placed. Phosphorus, based on a deficiency below the critical level of 10 mg/kg, was applied at planting from a triple superphosphate. Urea foliar application with of 3% concentration at early tillering was applied at a volume of 500 l/ha. Results showed that applying high amounts of urea, 100 and 150 kg/ha, in fall without placement led to the non-germination of a large number of seeds and a significant reduced grain yield. In areas where high amounts of topdressing (more than 30 kg/ha of urea) were applied without recommended principles (effective and continuous rainfall), thousand-kernel weight (TKW) and grain yield significantly decreased. Two-stage application of urea as topdressing, each at 50 kg/ha (in addition to 50 kg/ha applied at planting), led to severe lodging in the field and a significant reduced in yield. In contrast, no lodging was observed with fall urea applications, even up to 150 kg/ha. Fall urea application increased the number of spikes per m2, while topdressing, especially at high amounts (more than 30 kg/ha), led to a decrease in the number of spikes per m2, contribution of assimilate remobilization in grain by more than 20%, and ultimately, grain yield. An increase of one spike per m2 in fall urea application led to an increase of approximately 5 kg/ha in grain yield. However, topdressing urea application delayed the flowering date by 3 to 8 days, and foliar application of urea delayed the number of days to physiological maturity by 5 to 7 days. Therefore, high rates of topdressing application were not only unhelpful but also became an obstacle to achieving high yields. In total, for Golestan province, applying 100 kg/ha of fall urea as placement + a maximum of 50 kg/ha of urea as topdressing (or 3% urea concentration foliar application at early stem elongation) is recommended. For Lorestan province, applying 100 kg/ha of fall urea as placement + 30 kg/ha of urea as topdressing in spring is recommended. For Moghan, applying 70 kg/ha of fall urea as placement + 30 kg/ha of urea as topdressing (or 3% urea concentration foliar application at the tillering stage) is recommended. Finally, it is inferred from this research that sufficient fall urea application as placement (approximately 100 kg/ha) is essential for dryland wheat production in warm and semi-warm regions. However, in topdressing fertilizer application, the utmost caution should be exercised regarding the amount (maximum 30 kg/ha), timing (early), and climatic conditions (accompanied by effective and consecutive rainfall).
آدرس ثابت

پیشنهاد خرید
پیوستها
Search result is zero
نظرسنجی